۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه

رأی دادن چه آسان ، رهایی از بردگی چه‌ مشکل؟!؟!

نظام جمهوری اسلامی که در کشور ایران برپاست ؛ رأی دادن و گدایی رأی و رأی خریدن به صورت سنت حسنه‌ای تبدیل شده‌ است . در هیچ دوره‌ای نیست که کاندیداهای ریاست جمهوری همیشه‌ درست در زمان نزدیک به انتخابات ، به فکر خرید آراء، گدایی آراء ، و به فکر مردم و اینکه مردمی هم هست که بتوانند بر آنها تکیه‌ دهند ! یااینکه از آنها سواری بگیرند، نیفتند . هزینه‌های هنگفتی که برای خرید آراء و دادن باجهای کلان به رانت خوارها ، دادن وعده‌های تو خالی به اقشار کم درآمد جامعه‌ ، هم چنین گدایی کردن های رأی که نمونه‌ کامل آن در سفر خامنه‌ای به کردستان و زوم کردن تمامی برنامه‌های شبکه‌های سیما بر روی کردستان و استمدادهای پیاپی خامنه‌ای و تشویق مردم به شرکت در انتخابات نمونه‌ی کاملا بارز این گدایی آراست!!
در ایران انتخاب رئیس جمهور ، یک نمایش خیمه‌ شب بازی بیش نیست... در ایران دیکتاتوری برپاست . آن هم دیکتاتوری دینی ! که بدترین نوع دیکتاتوریست ! در ایران حرف اول و آخر را دیکتاتور یا همان رهبر منتصب به امام زمان می زند .
نظامی می تواند ادعای انتخابات ریاست جمهوری کند که در آن دمکراسی کامل برپا باشد . ولی در نظام حاکم بر ایران طیف های عظیمی از مردم نمی توانند کاندید ریاست جمهوری شوند . از جمله : زنان همچون نیمه‌ای از جامعه‌ ، پیروان ادیانی همچون زرتشتی ، مسیحیان ، کلیمیان ، بهایان و مذاهبی هم چون اهل سنت که در این طیف مردمان کردستان و بلوچیان و اهالی خراسان جنوبی ، قسمتی از مردمان شمال کشور را شامل نمی شود . بر طبق قانون ناقص و نااساسی تنها رجال ، و از میان رجال پیروان دین اسلام و از میان مذاهب اسلامی تنها پیروان شیعه‌ و از میان شیعیان ، تنها شیعه‌ اثنی عشری می توانند نامزد انتخابات شوند .
پس باچنین نظامی آیا رأی دان به طیف محدودی از جامعه‌ ، اوج دیکتاتوریت را تثبیت نکرده‌ایم ؟ خود با دست خود چالی کنده‌ایم و در قعر آن نشسته‌ایم ؟
در چنین موقعیت هایی بایکوت کردن و خالی گذاشتن صندوق های رأی محکم ترین مشتی است که بر دهان دیکتاتوریت می زنیم .