۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

اوباما، ناقضان حقوق بشر را شامل تحریم کرد!

هشت نفر از افرادی که بیشترین موارد نقض حقوق بشر را مرتکب شده‌اند، شامل تحریم شدند. این هشت نفر که به دست داشتن در "نقض جدی حقوق بشر و آزار مردم ایران" در جریان حوادث پس از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری متهم شده اند، عبارتند از: محمدعلی جعفری (فرمانده کل سپاه پاسداران)، صادق محصولی (وزیر رفاه فعلی و وزیر سابق کشور)، غلامحسین محسنی اژه ای (دادستان کل کشور و وزیر سابق اطلاعات)، سعید مرتضوی (دادستان سابق عمومی و انقلاب تهران)، حیدر مصلحی (وزیر اطلاعات)، مصطفی محمد نجار (وزیر کشور و جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی)، احمدرضا رادان (جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی) و حسین طائب (معاون اطلاعات سپاه پاسداران و فرمانده سابق نیروی بسیج).
وزارت دارایی آمریکا اعلام کرده است که افراد تحریم شده، مشمول محدودیت های مسافرتی و انسداد دارایی ها می شوند.

۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

چه باید کرد؟؟!!


این نوشتار در ابتدا قرار بود در کامنت دوست گرامی" آگاهی" و برای پست "چه باید کرد" می نوشتم. اما به سبب اینکه طولانی شد به عنوان یک پست در وبلاگ خودم نیز گذاشتم.
بحث داغ و لب سوز و جگر سوز و گردن آویز کننده‌ی امسال و پارسال، انتخابات ریاست جمهوری ایران است و این رشته‌ هم چنان سر دراز دارد. در جریان کودتایی که - در بیشتر کشورها به وقوع می پیوندد-   حضرتی از میان حضرات کاندید شده‌ به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران انتخاب شد و به کلی در طی صد سال اخیر سر بیشتر ایرانیان را پایین انداخت. مخصوصا زمانی که به کشوری عزیمت می فرماید؛ من یکی از کلام زیبا و هجویات و هزلیات ایشان استفاده‌ی مفید می برم. 
اما تصور کنید...
تصور کنید الان آیت الله کروبی رئیس جمهور ایران شده‌ باشد، وضعیت ایران رو به کدامین سمت و سو رو حرکت می کرد، آیا از دروغ پردازی های محمد خاتمی بهتر می توانست مردم را سرگرم نماید.؟ آیا جامعه‌ی مدنی و مدینه‌ی فاضله‌ی که ایشان نوید آن را می داد، ایشان بهتر می تواند چنین سرابی درست کند؟ آیا غیر از این است که ایشان در طرف راست مقام ولایت فقیه‌ آیة خدا جناب خامنه‌‌ای می نشست و تسبیح به دست ستایش گوی ولایت و فقاهت ایشان می شد؟
یا اینکه،
تصور کنید الان مهندس موسوی رئیس جمهور ایران شده‌ باشد، وضعیت ایران رو به کدامین سمت و سو حرکت می کرد؟ آیا وضعیت حقوق بشر رو به افق روشنی حرکت می کرد؟ یا اینکه به خاطر مقابله با برنامه‌های وی، و به خاطر بی عرضه‌ نشان دادن وی در امور کشورداری، اخلال در برنامه‌هایش روا نمی دیدند؟ آیا ایران به همان درد دوران خاتمی گرفتار نمی شد، دورانی به نام قتل های زنجیره‌ای، مسائل کوی دانشگاه و غیره‌..
واقعیت اینست که این کشور یک کشور میلیتاریستی است که فرماندهان سپاه آن را می چرخاند و سرمایه‌های سپاه حرف اول در چرخه‌ی کشورداری بازی می کند. و کسانی همچون خامنه‌ای به عنوان مجری و جهت دهنده‌ی سیاست های آن ها، به صورت عروسک خیمه‌ شب بازی نقشی کارا و دیکتاتورمنشانه بازی می کند. کشوری که نهادهای خرد‌ و کلانش برگرفته‌ از حضور دین و ایده‌های یک فرد بیابانگرد به نام محمد و سلاخی بازی های علی و مظلومیت نمایی های حسین باشد و بهترین برنامه‌های آتیه‌ی کشور در دست میستر تایم(امام زمان) باشد، کشوری که در آن بیشترین نام کودکان اسم های عربی و برگرفته‌ از دین باشد و در واقع دچار آسمیلاسیون کامل شده‌ باشد، کشوری که کسانی به نام آخوند با طی کردن مدارج حوزه‌ به عنوان کارشناسان اقتصاد و فلسفه‌ و آموزش و فرهنگ و نوابغ هسته‌ای ایفای نقش می کنند. چگونه می توان جیب های مالامال از پول های کلان و سرمایه‌گذاری های خارجی آن ها را کنترل کرد، در حالی که نام هایی هم چون صدور انقلاب و تبلیغ تشیع را بر این پروژه‌ها گذارده‌اند. باندهای شهرام ناظری و رفیق دوست و مرتضی خامنه‌ای و ده‌ها باند کوچک و بزرگ، هر یک به نوعی و با نامی جداگانه سعی در غارت و چپاول کشور را دارند و همیشه‌ به مردم نوید ظهور امام زمان(میستر تایم) را، به عنوان امید به آینده‌ و خرافات در دل جوانان می کارند.
هدف حضور کروبی و موسوی و یا احمدی نژاد ها نیست، این مهره‌ها همگی در جهت سیاست های ولایت فقیه‌ حرکت می کنند و تنها دغدغه‌ی آن ها جنگ قدرت است، نه کمک به مردم له شده‌ در زیر فشار تورم و گرانی.
سلب آزادی، پایمال کردن حقوق اولیه‌ی انسان ها، نبود آزادی پس از بیان، زندان بزرگ خبرنگاران و وب نگاران، اعتیاد به مواد مخدر، از شاخص های بارز این مملکت آخوند زده‌ است.
ایجاد یک دگردیسی و رنسانس فراگیر لازم است که خانه‌ی از پای بست ویرانه را به کاخ بلندبالایی با انواع فضایل تبدیل کرد.
کلام آخر اینکه کروبی همان خامنه‌ایست، موسوی همان خامنه‌ایست، احمدی نژاد همان خامنه‌ایست، اما شرایط به هر کدام نقشی داده‌ است که ناچار باید اجرا کنند.

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

آگهی استخدام بارگاهی



به تعدادی عابد و زاهد و سادات و شیوخ جهت عبادت در بارگاه ملکوتی حضرت اجل خداوندی و انجام گریه‌ و زاری و عبودیت، نیاز مبرم داریم. از آن جا که حتی کشیشان نیز نیت به سوزانیدن الفاظ ما دارند، دیگر از این پس نمی توان به آخوندها هم اعتماد کرد. و تعدادی بنده‌ی خالص را با حقوق بهشتی و حورالعین و پیشانی سوخته‌ با سنگ مهره‌ های رضا و حسین که پس از تحمل یک ماه گرسنگی، بردباری به خرج دادند و به عفریته‌هایی که از دستمان در رفتند، و خلقشان نمودیم، بوق نزدند، و هم چنین برای کنترل و تنبیه‌ اراذل و اوباشی که از طرف استکبار جهانی امریکا و رژیم صهیونیستی اجیر شده‌اند تا قدرت لایزال ما را در این سوی زمین پاک کنند، و خودشان با همان نیروی اهریمنی بر تمامی کهکشان هایی که کسی نمی داند چه طوری پیداش کرده‌اند، استیلا یابند، نیاز داریم... در ضمن محدودیتی برای استخدام نیست، حتی نوجوانان سیزده‌ سالی که حاضرند نارنجک به خود ببندند و زیر تانک دشمن بروند، به طور جدی خواهانیم.

رونوشت؛ به امام زمان، که دیگه‌ شورشو درآورده‌ از بس مردم به سوراخ جمکران نظر افکنده‌اند، رخ بنما که جمالشان آرزوست.
رونوشت؛ به 124 هزار پیامبر به درک واصل شده‌، مگه این عیسا از درک دربیاد و فرج حاصل شود و درک را به دروازه‌ تبدیل نماید.
رونوشت به اصحابه‌ی کرامی که امروزه‌ امامزاده‌ شده‌اند، یا ایها الصحاب الکرام.! از بس دختران ایرانی قشنگ بودند فرصت را از کف ندادید و بر سرشان جان دادید، حالا همتی نمایید.
رونوشت به داش ممود امدی نژاد، بابا ایوال بتاز که از زمره‌ی تازیان گردی.

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

سوزانیدن قرآن راهکار مناسبی برای مقابله با دین اسلام نیست..!!



قرآن به عنوان کتابی که مالامال از تناقض گویی و لبریز از انسان ستیزی است، و از 1400 و اندی سال پیش، مردی بیابان نشین برای مردمی بیابانگرد آورد و بعدها به صورت کتابی مدون شد. از آن روزها تا کنون خشونت هایی از جانب اسلامگرایان بر علیه‌ خردگرایان و مردم عادی صورت می گیرد که ساختار اسلام سیاسی را شکل داده‌ است. اما عدم آگاهی از جهان اسلام و ریشه‌ دوانیدن تعصب ضد دینی از جانب برخی از زخم خورده‌های دست ایادی اسلام سیاسی، در برخی موارد این کتاب سرشار از انسان ستیزی مورد تعدی قرار می گیرد آن هم بلکه بتوانند زخم های خویش را التیام بخشند. اما در واقع  بهترین راه مقابله با قرآن و دین اسلام، نگرش علمی و دید انتقادی است نسبت به این کتاب. جدای از این موارد، پناه بردن به خرد و عقلانیت به جای پناه بردن به خرافات و ماوراء می تواند انسان را به سوی دنیای ایده‌آل و سرشار از خرد سوق دهد. با خرد می توان هر کتابی که روزی حاصل اندیشه‌ یا خرافاتی بوده‌ است، به چالش کشید.