۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

سیاه‌ نمایی + جلادی اسلامی

سیاه نمایی و دروغ های شاخ و دم دار آخوندهای ولایت فقیه‌، که هر یکی برای خودشان یک پا کارشناس!!! در تمامی زمینه‌ها شده‌اند، تمامی ندارد. این بار وزیر نا محترم اطلاعات و امنیت جناب حیدرمصلحی نامحترم، در مورد بازرسی ایمیل ها بدون اینکه خود کاربر هم متوجه باشد، و در واقع به شیوه‌ی فضول منشانه و جاسوس بازی خبر می دهد.. واقعا که شرم آور است، آخه‌ جناب نامحترم وزیر اطلاعات! ناف شما را با دروغ و سیاه نمایی بریده‌اند یا با تکنولوژی.؟ مگر سایت های گوگل و هاتمیل و یاهوو و.. غیره‌، بایستی بروند کاسه‌ کوزه‌هایشان را جمع کنند چونکه موجودات ماورایی از آسمان باریده‌اند و یک شبه شما و دستاندرکارانتان را تعلیم داده‌اند که چگونه به زندگی خصوصی دیگران سرک بکشید، آخه‌ دروغ هم می گفتید یه‌ کم اگه‌ گنده‌تر می بود بهتر باورمان می شد..
محض آزمایش، ایمیل های مرا چک کنید ببینم شما چگونه می توانید به آن ‌همه ایمیلی که من هر یکی برای کاری باز کرده‌ام، کنترل می کنید، حالا ظرف 48 ساعتی که فررررمودین نه، ظرف 480 سال آینده‌ هم فرصت دارید... این هم لینک دروغ این جناب نامحترم.!
این جناب نامحترم و دولت متبوعش! تنها می توانند به افراد اتهام بزنند فعلا که "حبیب" از دم طناب گذشت، هر چند بسیاری از معترضان و خانواده‌ی وی را دستگیر کرده‌اند، اما اینبار روح تشنه به خون شما به هیچ وجه‌ آرام نمی گرفت تا اینکه دو نفر دیگر را امروز سه‌ شنبه به چوبه اعدام سپاردید، علی صارمی و علی اکبر سیادت دو زندانی سیاسی و امنیتی، قربانی آزادی و دمکراسی و کینه‌ جویی های شما شدند.. حتما در این ماه حرام می خواستید تلافی خون حسین را دربیاورید.. اعراب جاهلی که از شما عاقل تر بودند که در ماه‌های حرام جنگ و خونریزی نمی کردند، اما شما از محمد و علی و یزید و حسین خوب اعدام کردن و خون ریختن را یادگرفته‌اید. هر وقت روح سرکش و جلاد اسلامیتان سرکشی کرد، "آرمان منوچهری" در راه آزادی و خردگرایی آماده‌ی دار زدن است.

۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

هدیه‌ی کریسمسی بابانوئل های حاکم بر ایران.!

هدیه‌ی کریسمسی بابانوئل های حاکم بر ایران که حاکمیت خود را از خدا می دانند، اعدام یکی دیگر از جوانان هموطنمان به نام "حبیب الله لطیفی" است، که قرار است در روز یکشنبه اعدام شود...
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به نقل از صالح نیکبخت، وکیل حبیب‌الله لطیفی، دانشجوی کرد، اعلام کرد که حکم اعدام این دانشجوی کرد به او ابلاغ شده و قرار است که روز یکشنبه هفته آینده اجرا شود.
بر اساس این گزارش، اتهام حبیب‌الله لطیفی، دانشجوی کرد که در اول آبان ۸۶ بازداشت و به زندان سنندج منتقل شد، «محاربه» اعلام شده است. حبیب‌الله لطیفی، آن طور که اجلال قوامی، سخنگوی سازمان حقوق بشر کردستان، به رادیو فردا می‌گوید حکم اعدام آقای لطیفی که پیشتر توسط دادگاه بدوی در سنندج صادر شده بود، با اعتراض وکلای مدافع پرونده به تهران رفت. اما چند روز پیش حکم اعدام از طریق شعبه اجرای احکام سنندج به صالح نیکبخت، وکیل حبیب‌الله لطیفی ابلاغ شده و قرار است روز یکشنبه به اجرا درآید.
با این حال هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، معتقد است، دلایلی که برای اثبات این حکم آمده به عملیاتی برمی‌گردد که هر گونه دخالت در آن از سوی آقای لطیفی به شدت تکذیب شده است.

آقای قائمی به رادیو فردا می‌گوید که دادگاه شواهدی را که علیه آقای لطیفی به کار رفته به وی یا وکیلش نشان نداده و تنها به سخنان نیروهای امنیتی تکیه کرده است.
در ماه های گذشته نیز شمار دیگری از زندانیان سیاسی کرد در ایران اعدام شده‌اند که از جمله می‌توان به فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی اشاره کرد.
اعدام این زندانیان، اعتراض‌های گسترده ای را در داخل و خارج ایران به همراه داشت.
همه با هم این اقدام جنایتکارانه‌ی رژیم ولایت فقیه‌ را محکوم می کنیم..

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

سند مهمی که به ویکیلیکس می‌پیوندد!!! (طنز)



در شب 27/9/89 کودتاگر قرن 21 در ایران، یعنی دکتر محمود احمدی نژاد، طی افشای سندی محرمانه به شیوه‌ای کاملا محترمانه!! مردم را نسبت به این سند مهم (یعنی حذف یارانه‌ها) آگاه کرد. وی در این سند بیان کرد که : "این پول مال مردمه تو جیب مردمه". محمود احمدی نژاد گفت: امروز ما یارانه‌ها را حذف کردیم چون که این پول مال مردمه، دیگه‌ شرم داشتیم از بس پول مردم رو چاپیدیم و در جیب هایمان ریختیم و برای حماس و حزب الله فرستادیم،
ما هم میگیم : چوخ ممنون داش ممود از کی تا به حال این پول ها از جیب حماس و حزب الله به جیب مردم ایران حلال شد؟؟"
ممود در آستانه‌ی شب یلدا در ادامه‌ی این سند بیان کرده‌ است که: " نان مهمه، مردم باید نان رو خوب بخورند، نان مال مردم است".
دیگه‌ خدا و میستر تایم (امام زمان) را هم خوش نمیاد، این همه مردم قرآن (نان) را زیر پا لگد مال کردند و در شکم هایشان قاطی (عن‌هایشان) کردند، همه‌ توصیه‌ می کردیم که نان ال و نان بل... اما کو گوش شنوا؟؟؟؟ اما امروز اعلام می کنیم که مردم باید نان رو خوب بخورند، یا خوب نان بخورند، خوب آن را بجوند، موش هم اگر در کمین آرد بیاستد یک بمب اتمی به قربانش می کنیم، نان مهم است چون قرآن است. مردم باید نان بخورند، نان خوب و پخته‌ شده‌ بدون جوش شیرین یا همراه با جوش شیرین یا نان فانتزی و تستو و سنگک و روغنی و تخم مرغی رو بخورند. در کل نان مهم است.. اما ما که می خواهیم عدالت رو به طور کامل اجرا کنیم، 4000 تومان دیگر رو در جیب مردم می گذاریم تا گریشان نگیرد، مردم ما که گدا و مزدور هستند چهار هزار تومان دهانها را چفت و بست خواهد کرد و باک ها را لبریز از بنزین و گاز می کند.! بسیج را هم بسیج کرده‌ایم تا قیمت ها را کنترل نماید و علامت استاندارد ایران را به نشان مرغوبیت بسیج تأیید نماید. این حق مردم ماست که رأیشان را بچاپیم و خود را بر آن ها تحمیل سازیم، ما ادامه دهنده‌ی ولایت علوی هستیم برای رسیدن به مهدویت.!
..................
رونوشت به ویکیلیکس.
رونوشت به میستر تایم (امام زمان).

۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

جایگاه حقوق بشر در اسلام


از آنجایی که، اسلام دینی مبتنی بر جبر می باشد و در کنار این مقوله، اختیار به صورت ضمنی وارد مباحث نظری و فقهی آن شده‌ است و اختلاف نظرات عجیبی میان دینداران این آیین در این باره‌ وجود دارد و هنوز هیچ کدام از به اصطلاح اندیشمندان دینی!! تعریفی جامع و یا حدأقل نظری قابل پذیرش ارائه نداده‌اند. و در تمامی این مباحث تنها وجود موجودی توهمی به عنوان تصمیم گیرنده‌ و جهت دهنده‌ی ایده‌ها و حلال مشکلات خودنمایی می کند و در هر صورت تصمیم نهایی در دست این موجود است.. این موجود توهمی که بودنش در میان تئوری ها و نظریات هیچ جایگاهی ندارند و کاملا با منطق سلیم ناسازگار است، در اسلام آن را "اله، الله" می نامند. سپس کلماتی دیگر چون خدا، رب، ایزد، یزدان، پروردگار، آفریدگار، مترادف با آن قرار گرفت. و مسلمانان در هر مسأله‌ای که به بن بست عقلی برسند و دین از پاسخ دادن به خرد عاجز ماند، به ناچار روی به "نقـل" می آورد و با ایراد گفته‌ای از فلان امام و یا فلان آخوند، توجیهی در برابر گره‌ی کور دینی می یابند. با چنین رویه‌ای طبیعی است که نظریات این افراد در شعاعی تنگ و تاریک همراه‌ با ترس و ارعاب جهت می‌گیرد. کسانی را که عقاید مسلمانان را نپذیرند با صفات کافر و بی دین و بی ایمان متصف می گردند. و طبیعی است که راه‌ چاره‌ چنین انسان هایی گردن زدنشان و قلم کردن انگشتانشان است، هم چنانکه در آیه‌ی 12 سوره‌ انفال به آن اشاره‌ شده‌ است: "سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ به زودى در دل کافران وحشت‏ خواهم افکند پس بالای گردنها را بزنید و همه سرانگشتانشان را قلم کنید".
این همان هدایت و راهنمایی اسلامیست، این همان رحم و شفقت اسلامیست، این همان احترام به ایده‌های دیگران است. این همان کامل ترین دین پروردگاریست که با هزاران منت بر بنده‌ی خویش، یعنی "محمد" ارزانی داشته‌ است.

اما پس از آنکه از سوی سازمان ملل روز دهم دسامبر، برابر با بیستم آذر، به عنوان روز جهانی حقوق بشر نام گذاری شد، و در سال۱۹۴۸ ميلادی یعنی شصت سال پیش مجمع عمومی سازمان ملل اعلاميه جهانی حقوق بشر را تصویب کرد، جایگاه اسلام جبر مدار و سایر ادیان توهم‌گستر در شعاع حقوق بشر، در منگنه قرار گرفتند. عملکرد نهادهای مدافع حقوق بشر در سراسر جهان، و تمرکز بر دفاع از حقوق انسان‌ها در سال‌های اخیر، باعث شده‌ است که دین با چالشی عظیم در برابر کرامت انسانی مواجه شود. اگر در گذشته‌ می توانستند با وعده‌های دروغین قدرت تفکر و تعقل را از انسان ها سلب کنند، اما امروزه‌ در سایه‌ی عملکرد نهادهای حقوق بشری به همه‌ی جوانب بشریت توجه‌ تام می شود حتی به دیکتاتوران نیز، تا مبادا حقی از آن‌ها نیز ضایع گردد.
هر چند که در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر نسبت به آزادی ادیان اشاره‌ شده‌ است، اما در میان ادیان چنین حقی به هیچ ایده‌ و فکری داده‌ نشده‌ است، حتی هیچ دینی آیین دیگری را نمی پذیرد و حتی برخی از آن ها سایر ادیان را نجس هم می داند مانند دین اسلام و مذهب تشیع به طور خاص. قوت قهریه‌ای که خداوند و خداوندگاران به بندگان ارزانی داشته‌اند ناشی از همان حس قدرت طلبی انسان‌هاست که برای ماورایی کردن سلطه‌ی خویش آن را به موجودات آسمانی نیز پیوند داده‌اند. سلطنت به معنای فرمانروا‌یی خودکامه است. کسانی که چنین نیروی خودکامگی را به ماوراء پیوند می دهند در واقع در فکر ابدی کردن قدرت خویش بر مردم هستند و حتی از ازل کره‌ خاکی و تمامی سیارات و موجودات را به خاطر خلقت خود به مردم القاء می کند. (توجه به گفته‌ای از پیامبر اسلام در این مورد! حدیث قدسی «لولاک لما خلقت الأفلاک») و روشن است که چنین افرادی برای حفظ ایدئولوژی خویش آن را به نمایندگان و عناصر خود که فقط حضوری محصور کننده داشته‌ باشند، منتقل می‌سازند.
به گفتۀ باروخ اسپینوزا، فیلسوفِ یهودی‌تبار هلندی که اجدادش در دورانِ تفتیشِ عقاید در پرتغالِ قرنِ شانزده به اکراه به مسیحیت گرویدند و برای گریز از خشونتِ مذهبی به فرانسه مهاجرت کردند و از آن جا نیز اخراج شده، به روتردام در هلند پناه بردند، "غایتِ دولت، آزادی است" و "غایتِ وحی الهی، اطاعت است و فرمان‌بُرداری".
مثلا در اسلام چنین سلسله مراتب فرمان‌برداری وجود دارد: اطاعت از خدا در درجه‌ی اول اهمیت، سپس اطاعت از 124 هزار پیامبر و به طور خاص اطاعت از محمد، سپس اطاعت از خلفای راشدین، از امامان، از امامزاده‌ها، از سادات، از شیوخ، از آخوندها، از جوجه‌طلبه‌ها، از حاج آقای بزرگ خاندان، از کربلایی سرکوچه، از مشدی هشت بار صیغه‌ کرده‌، و ..غیره‌. اما سؤال اینجاست که؛ در این چنین روالی، دمکراسیت و آزادی بیان و اندیشه‌، چه جایگاهی می تواند داشته‌ باشد؟؟؟!!!

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

تکرار حادثه‌ی میدان کاج تهران این بار در کرمانشاه..!

امروز (12/1/2010) در جریان یک درگیری میان سه‌ نفر با یک جوان در داخل شهر کرمانشاه، نزاع شدیدی درگرفت. درگیری لفظی آن ها به چاقو کشی رسید و در نهایت پس از ضربات شدید چاقو بر بدن آن جوان، ایشان بدن نیمه‌ جان خود را بر روی کاپوت ماشین طرف انداخت تا مانع از فرار مهاجمان  گردد، اما در کمال ناباوری آن جوان را در زیر لاستیک های ماشینشان از پای درآوردند..
 (به این میگن مملکت شیر تو شیر..) اگر صحبت از تجمع شانزده‌ی آذر باشد، نیروهای امنیتی و لباس شخصی و بسیجی ها و سپاهی ها، در ظرف چند دقیقه‌ خود را به مکان تجمع می رسانند، اما این اتفاقات خیلی به آسانی منجر به فنای یک جوان می گردد و هیچ خبری از اقدامات نیروهای انتظامی و امنیتی نیست. این گونه رویدادها نشانگر آنست که دولت عملا برای دعواهای شخصی و جان افراد اهمیتی قائل نیست. همچنان که جنایت میدان کاج تهران حقیقتی تراژیک را در اذهان همگان ایجاد کرد.