۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

فلسفه‌ی اسلامی..!


این دو واژه‌ی فلسفه‌ ی اسلامی را شاید بارها شنیده‌ باشید، و شاید تداعی گر سمت سویی از فلسفه‌ باشد برایتان.. یا اینکه فکر کرده‌اید که فلسفه‌ی اسلامی خود برای خودش علمیست که مشتق از دانش فلسفه‌ است..
اما در واقع اسلام نه تنها هیچ گونه‌ علوم و دانش های بشری را نمی پذیرد بلکه هر دانشی را که حاصل افکار و تجربیات انسانی باشد، مردود می شمارد. هم چنان که آیت الله جوادی آملی گفته‌ است: "دانشمندان فیزیک، شیمی، بارانشناسی و زمین شناسی، بدون پسوند اسلامی نفهمند."
فلسفه‌ یک دانش کاملا عقلانیست که انسان از طریق آن به "چرایی"رویدادها و مفاهیم تئوریک می رسد.. به وسیله‌ی فلسفه‌ می توان تمامی مفاهیم و اصول اولیه‌ی اسلام و یا هر ایدئولوژی دیگری را به چالش کشید، با فلسفه‌ پرده‌ از رازهای پر از راز و رمز ماورایی برداسته‌ می سود، با فلسفه‌ به صورت علمی هر ایدئوژی یا هر دینی را می توان به رگبار سوال بست..
اما اگر از سوی عالمان دین فلسفه‌ دچار ننگی شده‌ که ناچار است یدکی به نام "اسلام " را یدک کش کند، صرفا به این خاطر است که ادیان و از آن میان دین اسلام را وجهه‌ای علمی دهند و آن را با خرد انسانی سازگارسازند..
کسانی همچون ملاصدرا و ابوعلی سینا که به عنوان دو مشرب فلسفی در ایران از آن ها بسیار یاد می شود تنها به این خاطر است که نشان دهند عالمانی در گذشته‌ در باب فلسفه‌ سخن فرسایی کرده‌اند و از همه مهمتر مسلمان نیز بوده‌اند!!! (حالا مبحث مسلمان بودن یا نبودن این افراد بماند.)
اما در واقع دین اسلام دین جبر و دینی موروثی است نه دینی فلسفی.. اگر با هر کسی که وارد مباحث ایدئولوژیکی اسلام شوی، فورا با صفات بی دینی و کافر بودن ملقبت می کند و توصیه‌ اکید هم می کند که اول ایمان بیاور بعدا صحبت می کنیم.. پس با همین مثال ساده‌ روشن می شود که آغاز هر نوع سخنی ایمان آوردن اجباری و تسلیم بی قید و شرط در برابر موجوداتی موهوم و خیالیست و در صورت عدم باور، با تهدید و خشونت روبرو خواهی شد..
از همه جالبتر اینکه ایران به عنوان یک کشور ایئولوژیک و صد در صد مخالف با خردگرایی و فلسفه‌، در مقابل تصمیم یونسکو مبنی بر عدم برگزاری همایش فلسفه‌ در ایران اعتراض کرده‌ است. واقعا که این فلسفه‌ هم گرفتار اسلام شده‌ و تلاش های سقراط و افلاطون و ارسطو تا کانت و دکارت و مارکس و هگل و... برای رسیدن به انسان مداری و خرد گرایی که منجر به اندیشه‌های مدرنیته‌ و پسامدرنیته‌ شده‌ است، گرفتار ایدئولوژی بگو "بجز الله خدایی نیست" و "بجزء محمد فرستاده‌ای نیست" و گرفتار انفال گران قرن های گذشته‌ و حال شده‌ است.!