۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

۱۳۸۸ خرداد ۲۴, یکشنبه

تقدیم به سیاوش اردلان

این پست تقدیم به سیاوش اردلان مجری خوب برنامه‌ نوبت شما در تلویزیون بی بی سی که با طرح سوالی از بیننده‌ای مرا نیز به تراشیدن این مطلب وادار کرد..


مرا با سفینه‌ی امید دست و پا بسته‌ از دیار مریخ به بند زمین انتقال دادند . بدون هیچ محاکمه‌ای در کویری که به آن لوت می گفتند و بالای سرم دریایی پر از خاویار و زیر پاهایم دریایی دیگر با سه‌ طرف خشکی ، رها کردند .
از طرف سیاوش ندایی آمد :"که ای تراش باشی تو، اکنون در سرزمین آریایی ها هستی . سرزمین مادها و پارس ها و سرزمین دیاکو و عدالت مثال زدنی کورش کبیر ! این از جایگاه تو . ولی زمان کنونی تو قرن 21 است . و قرار است بزودی در این سرزمین انتخابات ریاست جمهوری صورت بگیرد ".
من تمامی آن واژه‌ها را می فهمیدم درست زمانی که گذرم به این دیار افتاده‌ بود در آن زمان و درست در همین مکان ، آریایی ها چنین واژه‌ها و چنین کارهایی را انجام می دادند . دیگر لزومی به تشریح این کلید واژه‌ها نداشتم .
سیاووش باز ندا در داد . در آن ندای ملکوتیش قرن 21 و پیشرفت های عظیم انسان و سرعت سرسام آور انسان ها در اکتشاف و اختراعات را بیان نمود . هم چنین موقعیت امروزی سرزمین آریایی و زندگی نامه‌ و شرایط نامزدها را برایم توضیح داد. در آخر نیز سوالی از من پرسید : با توجه‌ به شرایط امروز جهان و وضعیت مملکت و شرایط کاندیداها ، آیا در انتخابات شرکت می کنی ؟؟
لحظاتی سر به گریبان خود بردم و در خلوت اندیشه‌ و خلسه‌ی تفکر خزیدم . سرانجام آهی توأم با نیمچه‌ زوزه‌ای از نهادم برخواست . باصدای لرزان گفتم :" می خواهم کمی از این خاک کویر لوت را با آن دریای نیلگون خزر مخلوط کنم و بر سر خود بمالم.. بلکه‌ آرامشی حاصل کنم . زیرا که در گذشتگان که سفرم به این سرزمین افتاد ؛ این سرزمین صاحب فرهنگ و آداب و رسومی مثال زدنی بودند . الگوی کاملی از دمکراسی بودند . این چه جور کاندیدهایی هستند؟؟ این چه کارنامه‌ای از است که دارند .. این هجوم اعراب نه تنها آنها را از آیین خود و از فرهنگ و تمدن خود بیگانه ساخته‌ ، بلکه با آمیزش با زبان و دین اعراب ، حکومتی توأم با دیکتاتوری دینی را برای خود ایجاد کرده‌اند .. با این شرایط این دیگر انتخابات نیست و انتخابات است .. ای وای .. نمی توانم در این سرزمین بمانم.." .
سخنان من دل سیاوش را به درد آورد و اشک در چشمانش حلقه‌ بست و از دیار آریایی ها رخت بر بست و به گروه‌ بی بی جون ، بی بی سی جون پیوست .
من نیز هم چنان سرگردان بودم . تا اینکه ندایی از شیخی با موهایی ژولیده‌ و پشم هایی از چهره‌ تا به سینه‌ آویزان ، برایم رسید . گفت :" که ای شبه انسان برگشته‌ از مریخ ، ما در طی عملیات تجسس و ردیابی با ماهواره‌ امید ، تو را بدین سرزمین برگردانیده‌ایم ... ما اکنون در مرحله‌ی بعدی مأموریت خود هستیم . که تو را از شبه انسانی به انسان کامل تبدیل کنیم .." .
گفتم :" چگونه؟ مگر ممکن است که از این نیز کاملتر گردم ؟؟ "
گفت:" آری ! ممکن است. تنها بگویید اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علی ولی الله تا فلاح(رستگار) شوید . بعد بروید پابوس امام رضا برایش نذر کنید . بروید پابوس حضرت زهرا بعد بروید جمکران از آقا امام زمان (عج) طلب ظهور کنید . بروید پابوس آقا امام خامنه‌ای (أرواحنا فدا) . ایشان از سادات هستند . به محض اینکه اجازه‌ی دخول دادند ؛ بگویید مرگ بر اسرائیل غاصب ، مرگ بر آمریکا ، مرگ بر دانمارک ، مرگ بر انگلیس ، مرگ بر لیبرال دمکراسی ، مرگ بر کمونیسم ، مرگ بر فمینیسم ، مرگ بر پراگماتیسم ، مرگ براومانیسم ، مرگ بر اگزستانسالیم ، و مرگ بر هر چی "ایسم" هست . بعد سه‌ صلوت می فرستی برای امام شهیدان ، برای جانبازان ، برای سربازان گمنام امام زمان ... بعد با سینه خیز پاهایشان و بعد دست چپشان را زیارت می کنید ".
بعد از طی این مراحل که به انسان کامل تبدیل شدی ؛ وظیفه‌ی شرعی ، قانونی ، مذهبی ، ملی خود که همانا شرکت در انتخابات است ، اداء می کنی . تا به ممالک دیگر نشان دهیم که در این مملکت دمکراسی اسلامی برپاست و از دیکتاتوری دینی خبری نیست ".
گفتم :" یعنی دروغ بگویم ؟؟ "
گفت : " سیاست امروزی ما ایجاب می کند ، و سیاست ما عین دیانت ماست . این را هم بدان که دروغ مصلحتی دروغ نیست ".
گفتم :" چگونه ممکن به دیار مریخ برگردم ؟؟ "
گفت : " امکان ندارد ، شما بتوانید از این دایره‌ ما پا فراتر بگذارید ، شما الان مسلمانید ، مسلمان . و خارج شدن از این دایره‌ی اسلامی ، مساویست با اعدام و سنگسار ! ؟ ! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟! ؟

۱۳۸۸ خرداد ۲۳, شنبه

تبریکی به داش محمود

به به‌ سلام از ماست داش محمود! دکتر ! پرفسور! فوق بشر! به‌ .. مبارکه‌... بازم تونستی یک سواری چهار ساله‌ از این مردم بگیری.. آفرین .. ایول .. بابا تو دیگه‌ کی هستی؟؟. ملت ایران بی خودی سر خودشون درد می آوردن . رئیس جمهوری در ایران دوره‌ش هشت ساله‌ست.. ولی اسمش چهار ساله‌ست.. تمام رئیس جمهور های قبلی هم مثل شما بودند .. تو که یه‌ سر و گردن از اونها بیشتر داری !! خوب مبارکه‌ راستی نگفتی راز موفقیت این سواری مجدد چه بود .. راستش رو بگو کی پشتت بود آقا امام خامنه ای یا آقا امام زمان؟؟؟ یا امام زمان پشت آقا امام خامنه ای و امام خامنه ای هم پشت شما و شما هم پشت ملت ایران... دیدی همش می گفتی دعا می کردی "اللهم عجل لولیک الفـ..ج" این کلمه آخری رو خودت خوب بلدی اگه‌ کسی بلد نیست اینجا معنیشو نگاه کنه ... واسه‌ این کاملش نکردم میگم نکنه یکی از این فیلتریست ها معنی این کلمه‌ رو نفهمن‌ و با همین یک کلمه‌ وبلاگ من شامل طرح فیلترینگ شود..)
خوب داش محمود میگم خوب پوزه‌ی این کاندیدهای دیگه‌ رو به خاک مالیدی .. مردم نمی فهمیدن .. که این انتصابات هست نه انتخابات.. در هر حال مبارکت باشه‌.. در کل اگه‌ برنامه‌هایی داری برای آینده‌ ، بدون دروغ و کلک به هیچ وجه نمی پذیریم .. یعنی اگه‌ هر وقت خواستی بیشتر سواری بگیری ؛ هر کس هم گفت که الان سوار شدی میگی نه اصلا .. یه‌ حدیث هم براش میاری تا خوب باور کنه مثلا میگی هنوز عدالت علوی رو اجرا نکردم ..
خوب داش محمود وقتی خواستی بری به کشورهای خارجی، از این زنان لخت و پتی هم اگه‌ خواستن باهات دست بدن ، دستشون رد نکن .. تا همه‌ بفهمند که‌ مصلح اصلی تویی و بفهمن که چقدر باکلاس شدی.. اینقدر هم به این اسرائیل بدبخت گیر، نده‌ .. میترسم یه‌ خبرنگار بیمار و معلول الحالی پیدا بشه‌ یه‌ لنگه‌ کفشی برات بیندازه‌ و اون دماغ خوشکلت رو هم ناکار کنه‌ ول کن.. اون وقت از کجا از این قلقلکی ها رو در میاری به خورد مردم بدی...
خوب دکترمحمود جون ! نمیخوام بیشتر از مزاحمت بشم .. الان که می دونم کاندیدهای دیگه‌ بد جوری حالشون گرفته‌س ... این موسوی اصلا نمی فهمید که نباید قاتی مسائل سیاسی بشه‌ .. مگه‌ امام خامنه ای به جان علی اصغر قسم نخورده‌ بود و بهش نگفته‌ بود به هیچ وجه‌ نمی زارم قاتی مسائل سیاسی بشی.. حالا بیا و هر روز موی دماغش بشه‌ و باهاش ملاقات کنه‌ و خدایی ناخواسته‌ یه‌ سواری هم ازش بخواد.. چیزی حالیش نبود.. یا این پیرمرد حضرت حجة الاسلام حاج شیخ مهدی کروبی .. آخه‌ کسی نیست به این پیرمرد هفتاد و دو ساله‌ بگه‌ ، که تو رو چه کار به سیاست برو یه‌ گوشه‌ اگه‌ کسی مرد تلقینشو بخون ، اگه‌ عقد موقتی بود صیغه‌ شو بخون با این دندان های مصنوعی دیگه‌ نمی تونی باز بری ایتالیا و گوشت خوک نوش جان کنی و بهت بگن گوشت ماکیانه... یا این داش محسن ، عجب رقیبی بود برات اونهای دیگه‌ که اصلا زبون نداشتن ولی بلبل زبانی های تو داشت از پس این برادر محسن بر نیاد .. ولی می دونم امام زمان و آقا چون که پشتت محکم وایساده‌ بودن تونستی پوزه‌ی اینم بزنی... آفرین ...
آها داشتم تقریر میکردم ، این داش محسن یه‌ روزی یه‌ نیمچه‌ بمب گذاری کرده‌ بود در آرژانتین حالا نمی تونه‌ از ایران خارج بشه‌ .. آخه‌ برادر محسن ! تو رو چه کار به رئیس جمهوری ..
ولی محمود اینو دوستانه بهت میگم .. ها .. تو هم یه‌ خورده‌ سیاست داشته‌ باش مثل این داش محسن که پسرشو با میلیاردها تومان پول فرستاد در آمریکا سرمایه‌گذاری کنه و ویلا و کادیلاک و تشکیلات بخره‌ .. یا همین شیخ اجل اون همه‌ پول رو ور داشت رفت در بانک های سویس و امریکا سرمایه‌گذاری کرد و بعد آمد و آقا رو خر کرد و دست چپش رو بوسید و گفت آقا ما رو ببخش .. آقا هم بخشید چون خودش هم مشغول این کاراست و با پول های شهرام جزایری دارن صدور انقلاب می کنن .. و اگه‌ روزی مردم دیگه‌ سواری ندادن به این آخوندها ، اونا بتونن در ممالک دیگه‌ جا پایی داشته‌ باشن .. اونا هم که قبولشون میکنن .. مثل مملکت ما نیستن که اگه‌ گفته‌ باشی اسب پیامبر یا حضرت علی شل بوده‌ اعدامت کنن .. صد بار هم جنایتکار هم باشی تحویلت میگیرن و با همان عدالت لاهه‌ای نه علوی محاکمه‌ت می کنن...
خوب داشتم کم کم از موضوع تبریکاتم دور می شدم .. به عنوان آخرین پیشنهاد بهت میگم .. اگه‌ میخوای صدور انقلاب رو کامل کنی ؛ این بار یه‌ سفینه‌ی دیگه‌ بفرست به کره‌ مریخ نه با نام های امید و بهزاد و این نامهای غیر اسلامی .. بلکه‌ با نام مبارک ابوالفضل ، اگه‌ هم روزی سوخت نداشتی و بفرستی فضا به این رضا زاده‌ بگو یه‌ یا ابالفضل بگه‌ و این سفینه‌ رو به فضا بفرسته‌... بعدش هم در اونجا ، در مریخ یه‌ مسجد و یه‌ مهدیه‌ و یه‌ حسینیه‌ و یه‌ حوزه‌ درست کن به مردم هم بگو که آقا از این سوراخ جمکران طلبیده‌ و من عازم این سفر هستم .. باور کن که مردم اگه‌ نردبان هم گذاشته‌ باشن از سر و کول همدیگه‌ بالا میرن و خودشون رو برای پا بوسی تو به اونجا می رسانن .. در اونجا با خیال راحت می تونی برای انقلاب عزیز! و اسلام گرانقدر! تبلیغ کنی .. ولی مواظب باش اونجا قبله رو گم نکنی...
در هر صورت یه‌ بار دیگه‌ بهت تبریک میگم و برای ملت ایران هم آرزوی دم درازی تا تبدیل شدن به دنبه‌ی کامل آرزومندم..

روزگار غریب

روزگار غریبیست نازنین!!!!!!!!!
انگشت به دهان گرفتن چه‌ سود؟؟؟؟؟؟

۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

قطع کردن شبکه‌ها

دوستان مثل اینکه قطع کردن شبکه‌ی اس ام اس با برنامه‌های از پیش طراحی شده‌ بوده‌ است ولی از ساعت 5:45 به وقت تهران برنامه‌های شبکه‌ی بی بی سی روی هاتبرد هم قطع شده‌ است حالا اگر برنامه‌های صدای امریکا را هم قطع نکنند لطف می کنند. عجب مملکت مسخره‌ایست ..پول خرج می کنند که اطلاعات به دست مردم نرسد و مردم همچنان ناگاه بار بیایند....

۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

هفت تیر کشیدن های احمدی نژاد و کروبی


مناظره‌های شبکه‌ سوم توجه‌ بسیاری از مردم را به خود جلب کرده‌ است . نه‌ به‌ این خاطر که از برنامه‌ها و طرح ها و پروژه‌ها و ایده‌های کاندیدها به عنوان یک رئیس جمهور آگاه‌ شوند ؛ بلکه‌ صرفا به این خاطر که‌ بیشتر از نهان کاری ها و دست های پشت پرده‌ دولتمردان آگاه شوند . مردم که‌ نمی توانند انتقادی کوچک که هیچ، بلکه‌ حتی یک پیشنهاد به دولتمرادن ارائه‌ دهند !!
ولی این روزها بازار داغ هفت تیر کشیدن ها به سوی همدیگر دارد به اوج خود می رسد . یکی هاله نور را خرافات می داند ، دیگری از رشوه‌های شهرام جزایری پرده‌ بر می دارد ، از رژیم صهوینستی نقل قول می آورند !! از وجود زندان در بنیاد شهید سخن به میان می آید!! نشان هایی از سراشیبی سقوط رژیم در این انتخابات دهم کاملا محسوس است . با این اوضاع ، حتما پای آقای نائب امام زمان از طبقه‌ی هشتم آسمان پایین می آورند . خدا کند ، بتواند ، خود و عمامه‌های پیچیده‌ به دور این نظام به گند کشیده‌ شده‌ را جمع کند .
یک بار دیگر به خودم تبریک میگم ، که با همان ایده‌ای تحریم انتخابات ، در طول این چند سال سهمی در مشروعیت بخشیدن به این نظام گندیده‌ نداشته‌ام ..
این را هم اضافه‌ کنم که تمامی کاندیداها به نوعی از زنان همچون کالایی باارزش دارند بهره‌برداری می کنند و همان مسائل گندیده‌ ناموسی را به عنوان سپر اتهامات می دانند ..
این هم چند اس ام اس که این روزها دست مردم رد و بدل می شوند :
· کروبی خطاب به احمدی نژاد :" اگه‌ عکس زنمو نشون بدی ، عکس مادرتو میارم ".
· احمدی نژاد اعلام کرد : اگه‌ در این انتخابات رأی نیارم با پناهندگان افغانی گروه‌ دامول تشکیل خواهم داد .

۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه

رأی دادن چه آسان ، رهایی از بردگی چه‌ مشکل؟!؟!

نظام جمهوری اسلامی که در کشور ایران برپاست ؛ رأی دادن و گدایی رأی و رأی خریدن به صورت سنت حسنه‌ای تبدیل شده‌ است . در هیچ دوره‌ای نیست که کاندیداهای ریاست جمهوری همیشه‌ درست در زمان نزدیک به انتخابات ، به فکر خرید آراء، گدایی آراء ، و به فکر مردم و اینکه مردمی هم هست که بتوانند بر آنها تکیه‌ دهند ! یااینکه از آنها سواری بگیرند، نیفتند . هزینه‌های هنگفتی که برای خرید آراء و دادن باجهای کلان به رانت خوارها ، دادن وعده‌های تو خالی به اقشار کم درآمد جامعه‌ ، هم چنین گدایی کردن های رأی که نمونه‌ کامل آن در سفر خامنه‌ای به کردستان و زوم کردن تمامی برنامه‌های شبکه‌های سیما بر روی کردستان و استمدادهای پیاپی خامنه‌ای و تشویق مردم به شرکت در انتخابات نمونه‌ی کاملا بارز این گدایی آراست!!
در ایران انتخاب رئیس جمهور ، یک نمایش خیمه‌ شب بازی بیش نیست... در ایران دیکتاتوری برپاست . آن هم دیکتاتوری دینی ! که بدترین نوع دیکتاتوریست ! در ایران حرف اول و آخر را دیکتاتور یا همان رهبر منتصب به امام زمان می زند .
نظامی می تواند ادعای انتخابات ریاست جمهوری کند که در آن دمکراسی کامل برپا باشد . ولی در نظام حاکم بر ایران طیف های عظیمی از مردم نمی توانند کاندید ریاست جمهوری شوند . از جمله : زنان همچون نیمه‌ای از جامعه‌ ، پیروان ادیانی همچون زرتشتی ، مسیحیان ، کلیمیان ، بهایان و مذاهبی هم چون اهل سنت که در این طیف مردمان کردستان و بلوچیان و اهالی خراسان جنوبی ، قسمتی از مردمان شمال کشور را شامل نمی شود . بر طبق قانون ناقص و نااساسی تنها رجال ، و از میان رجال پیروان دین اسلام و از میان مذاهب اسلامی تنها پیروان شیعه‌ و از میان شیعیان ، تنها شیعه‌ اثنی عشری می توانند نامزد انتخابات شوند .
پس باچنین نظامی آیا رأی دان به طیف محدودی از جامعه‌ ، اوج دیکتاتوریت را تثبیت نکرده‌ایم ؟ خود با دست خود چالی کنده‌ایم و در قعر آن نشسته‌ایم ؟
در چنین موقعیت هایی بایکوت کردن و خالی گذاشتن صندوق های رأی محکم ترین مشتی است که بر دهان دیکتاتوریت می زنیم .

مهد و سرچشمه‌ی نژاد پرستی

دولت جمهوری اسلامی ایران که خود مهد و سرچشمه‌ی نژاد پرستی است ، چگونه می تواند بر ضد نژادپرستی بایستد.. از اوائل انقلاب هر بار به بهانه‌هایی دست به نسل کشی کردها چه در زندان ها ، چه به‌ صورت غارت فرهنگی ، به یغما بردن میراث فرهنگی آن ها ، انکار ملیت های گوناگون ساکن ایران به عنوان یک ملت ، کشتارهای خلخالی در کردستان ، کشتار قارنی ، لشکرکشی به کردستان عراق ، دست داشتن در بمباران شیمیایی حلبچه‌ با یاری صدام حسین ، ترور رهبران کردها (همچون قاسملو ، شرفکندی) برای مردم تمام دنیا سندی کاملا مبرز و آشکار است... دیگر امروز بازیچه‌ قرار دادن ادیان دیگر معنایی ندارد.. انکار هولوکاست معنایی ندارد.. ما خود قربانی نژادپرستانه‌ی جمهوری اسلامی هستیم ... زنان ما قربانی نژادپرستی هستند ...
" تراش باشی "